شاید اغراق نباشد که به اینستاگرام لقب سوگولی شبکههای اجتماعی را دهیم. شبکهای که بیش از ۱۳ درصد مردم کل دنیا در آن عضو هستند و روز به روز به تعداد کاربران جدیدش اضافه میشود. طبق گزارش فرستر (Forrester) به طور متوسط اینگیجمنت ریت یا نرخ مشارکت در اینستاگرام (که شامل لایکها، کامنتها و دفعات اشتراک گذاری یک پست میباشد) چیزی در حدود ۴.۲۱ درصد محاسبه شده است. این یعنی ۱۰ برابر بیشتر از فیسبوک، ۵۴ برابر بیشتر از پینترست و تقریبا ۸۴ برابر بیشتر از توییتر.
اینستاگرام تا به امروز بسیاری از بازارها را تحت تاثیر قرار داده و درآمدهای هنگفتی را نصیب اینفلوئنسرها کرده است. اما پیدایش شبکههای اجتماعی جدید مانند تیک توک (Tik Tok)، بازاریابهای اینستاگرام را با چالشهای جدیدی برای افزایش اینگیجمنت ریت و گسترش ارتباط با مخاطبان رو به رو ساخته است. به همین دلیل است که کارشناسان بازاریابی در اینستاگرام به دنبال راههایی هستند که بتوانند مخاطبان خود را حفظ کرده و بازار خود را گسترش دهند.
اینجا و در موبودید قصد داریم تا در خصوص ۶ راهکار حرفهای برای افزایش اینگیجمنت ریت پستهای اینستاگرام صحبت کنیم. این نکات باعث بهبود عملکرد صفحه شما در اینستاگرام میشود و تعامل مشتریان را با حساب کاربری شما افزایش میدهد.
۶ راهکار برای افزایش اینگیجمنت ریت (engagement rate) یا نرخ مشارکت در اینستاگرام
۱. در انتشار پست تداوم داشته باشید
بدون شک یک برند برای موفقیت در فضای مجازی، باید به طور مداوم با مشتریان و فالوورهای خود در ارتباط باشد و برای آنها محتوا تولید کند. اما این ارتباط تا چه حد گسترده است؟
طبق نظر کارشناسان بازاریابی در اینستاگرام، بهترین تعداد پست روزانه برای یک پیج بیزینسی، ۱ الی ۲ پست است. با این تعداد پست در روز، علاوه بر اینکه صفحه شما همیشه مطالب جدید و مرتبطی برای ارائه به مخاطبانتان خواهد داشت، این موقعیت نیز فراهم است که افراد مشتاقانه مطالب شما را دنبال کنند و منتظر محصولات و یا سرویسهای جدید شما باشند. آگاهی در خصوص ساعات انتشار پست نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که الگوریتم جدید اینستاگرام توجه زیادی به این قضیه دارد.
ساعات انتشار پست در صفحه اینستاگرام ارتباط مستقیم با زمینهای دارد که در آن فعالیت میکنید. کارشناسان مختلف نظرات متفاوتی را نسبت به ساعت انتشار پست دارند. اما نکته مهم این است که وقتی تصمیم به پیروی از یک برنامه زمانی دارید، بهتر است به آن پایبند بمانید. چرا که تغییر دائمی زمان انتشار پست، میتواند کاربران شما را گمراه کند.
برای مثال نگاهی به دو صفحه @FashionNova و @NatGeo میاندازیم. حساب کاربری @FashioNova یک برند فعال در زمینه فروش لباس است که به صورت متوسط روزانه ۳۰ پست در صفحهاش منتشر میکند. فاصله زمانی بین پستها چیزی در حدود ۳۰ دقیقه است! شاید پیش خود فکر کنید که فالوورها حوصله بازدید از این همه پست را ندارند و پس از مدتی از دنبال کردن این صفحه دست میکشند. اما این صفحه بیش از ۱۸ میلیون فالوور دارد و اینگیجمنت ریت آن نیز چیزی در حدود ۰.۰۷ درصد است.
در سوی مقابل، صفحه @NatGeo استراتژی بهتری را در نظر گرفته و روزانه به طور متوسط ۵ الی ۷ پست را در صفحه خود منتشر میکند. همین باعث شده تا این حساب با حدود ۱۳۵ میلیون فالوور، اینگیجمنت ریتی در حدود ۰.۲۴ درصد داشته باشد.
پس هیچ راهکار مشخص و دقیقی در خصوص تعداد دفعات پست گذاری و زمان انتشار آنها وجود ندارد. کاری که باید انجام دهید، این است که با استفاده از آماری که بخش insight اینستاگرام در اختیارتان قرار میدهد، ساعات فعالیت فالوورهایتان را بررسی کنید. این کار باعث میشود بهترین زمان برای انتشار پست را متوجه شوید. استفاده از این روش در نهایت باعث افزایش اینگیجمنت ریت پستهای شما خواهد شد.
۲. سخنرانی کردن را کنار بگذارید- داستان نویسی کنید
اینستاگرام پر شده از صفحات و برندهایی که انگار صاحبان آن فراموش کردهاند که اولین اصل فعالیت در این شبکه اجتماعی، انتشار پستهای زیبا و تاثیرگذار است.
شما باید تلاش کنید تا با ترکیب کردن ویدیو، تصویر و متن، یک محتوای با ارزش و جذاب را در اختیار مخاطبتان قرار دهید. به جای نوشتن متنهای طولانی یا ساختن ویدیوهایی خسته کننده، سعی کنید محتوای خود را به صورت بخش بخش و در قالب استوری و پست به کاربر عرضه کنید.
مردم امروزه به دنبال گسترش ارتباطات هستند و هیچ ابزاری، بهتر از تعریف کردن یک داستان جذاب نمیتواند زمینه را برای برقرار این ارتباطات مهیا کند. وقتی افراد میتوانند با محتوای شما ارتباط احساسی یا منطقی برقرار کنند، احتمال اینکه آن را با سایر افراد به اشتراک بگذارند بسیار بیشتر میشود.
برای اینکه بتوانید از ایدههای جذاب در اینستاگرام استفاده کنید، بهتر است قبل از هر چیزی سری به صفحات کمپانیهای مشهور مانند Airbnb، RedBull، Lego، Patagonia و Nike بزنید.
یکی از راههای وارد کردن داستان به استراتژی صفحات اجتماعی، استفاده از صحبتها و یا تجربیاتی است که مشتریان با شما به اشتراک میگذارند.
راه دوم هم نوشتن یک کپشن جذاب برای پستهاست. اگر نویسنده بتواند یک موضوع را آن طور که هست تجسم کند، کپشنهای طولانی میتوانند موثر واقع شده و توجه مخاطبان هدف را جلب کنند. اگر یک کپشن طولانی به درستی نوشته شود، کاربر با علاقه آن را مطالعه خواهد کرد. این امر باعث میشود تا کاربران، زمان بیشتری در صفحه شما صرف کنند. مدت زمان ماندن مخاطبان در یک صفحه اینستاگرام جزو آن دسته از عواملی است که برای سنجش عملکرد یک حساب کاربری توسط کارشناسان مورد بررسی قرار میگیرد.
اخیرا نوشتن کپشنهای طولانی به یک عادت از سوی اینفلوئنسرها تبدیل شده است. این افراد تاثیر گذار از کپشن پستهای خود به عنوان یک میکرو بلاگ استفاده میکنند و تجربیات خود را خیلی کوتاه با کاربران به اشتراک میگذارند.
کریستینا گالباتو (@christinagalbato) که خود یک اینفلوئنسر اینستاگرامی است و با برندهای مطرحی مانند Revolve همکاری میکند، اعتقاد دارد که استفاده از تکنیک میکروبلاگینگ در کپشنها، باعث جذب بیشتر مخاطب و افزایش اینگیجمنت ریت میشود.
علاوه بر این، کپشنهای طولانی میتوانند اصالت را به اینستاگرام برگرداند. این شبکه اجتماعی در سالهای اخیر به مصنوعی بودن و مکانی برای نشان دادن زندگی و تفریحات لاکچری محکوم شده بود. اما حال افراد میتوانند با استفاده از نوشتن متن یا منتشر کردن استوری، زندگی روزمره و تجربیات خود را به تصویر بکشند.
به عنوان مثال حساب کاربری @Patagonia یکی از برندهایی است که در زمینه تولید لباسهای زمستانی فعالیت میکند و همواره در کپشن پستهای خود داستانهای جذابی برای مخاطبان مینویسد. بیشتر پستهای این حساب کاربری در خصوص فضاهای بیرونی و طبیعت است.
همچنین Airbnb یکی از الگوهای خوب در زمینه داستان گویی است. این برند از استوری اینستاگرام برای شرح تجربیات افراد در خانهها استفاده میکند.
از این موضوع چه درسی میتوان گرفت؟ اینکه منتشر کردن عکس محصولات به همراه توضیحات کوتاه نمیتواند شما را به هدفتان از اینستاگرام که بیشتر دیده شدن است، برساند. راه حل جایگزین این است که با ذهن کاربر ارتباط برقرار کرده و در خصوص مشکلات و یا علاقههای شخصیشان با آنها صحبت کنید. اینستاگرام هم شما را در این مسیر تنها نگذاشته و ابزارهایی مانند پست، استوری، IGTV، ویدیو اسلایدی و کپشن را در اختیارتان قرار داده تا با استفاده از آنها، بتوانید پیام خود را به مخاطب برسانید.
۳. برند خود را قدرتمند جلوه دهید
شفافیت، خلاقیت و تداوم سه عنصر اصلی برای کسب و کارهایی هستند که در اینستاگرام به دنبال افزایش آگاهی مخاطبان یا Brand Awareness میگردند.
به جای استفاده از راههای غیر معقول، تمرکز خود را بر روی مواردی مانند شیوه نمایش برند، ساخت یک پترن مناسب و استفاده از هشتگها معطوف کنید. علاوه بر این، شما همواره باید با مخاطبانتان در ارتباط باشید. این کار باعث افزایش اینگیجمنت ریت (engagement rate) شده و مشتریان را به محصول و برند شما وفادار میسازد. با برنامهریزی و توجه مداوم به درخواست کاربران، میتوانید حساب کاربری خود را در مسیر درستی برای تبدیل شدن به یک رسانه پر مخاطب قرار دهید.
۴. استفاده مناسب از هشتگها فراموش نشود
استفاده از یک هشتگ درست میتواند مرز بین دیده شدن و نادیده گرفته شدن یک پست را در اینستاگرام مشخص کند.
استفاده از هشتگهای کلی در زیر پستهای اینستاگرام (مانند #christmas و #fashion) درست مثل رها کردن پست در میان یک میدان نبرد با رقیبانی گردن کلفت است. به همین دلیل کارشناسان توصیه میکنند که بهترین استراتژی برای هشتگ نویسی، استفاده ترکیبی از هشتگهای مرتبط و پرطرفدار است.
برای اینکه از یک هشتگ خاص در زیر پست خود استفاده کنید، بهتر است در ابتدا آن را بررسی کنید. تعداد پستها، میزان لایک پرطرفدارترین پستها و هماهنگی محتوای شما با هشتگ مورد نظر مواردی هستند که میتوانند شما را در انتخاب یک هشتگ موفق کمک کنند.
تعداد هشتگهایی که در زیر پست قرار میدهید نیز تاثیر گستردهای در دیده شدن آن برای سایر مخاطبان دارد. اینستاگرام به کاربرانش اجازه میدهد حداکثر تا سی هشتگ را در زیر پستهای خود قرار دهند. اما نکته اینجاست که استفاده بیش از حد از هشتگ علاوه بر اینکه غیر حرفهای به نظر میرسد، باعث سردرگمی کاربران نیز میشود. به همین خاطر است که بیشتر برندهای مطرح برای افزایش میزان لایک پستهای خود، حدودا از ۱۰ هشتگ برای هر پست استفاده میکنند. در نظر داشته باشید هشتگ عامل تعیین کنندهای در افزایش اینگیجمنت ریت است. به طوری که هر هشتگ به طور متوسط میتواند تا ۱۲.۶ درصد بازدید یک پست را افزایش دهد.
شاید بهترین راه برای فهمیدن تعداد مناسب هشتگ برای پستهای اینستاگرام، نگاه کردن به رقبا و اینفلوئنسرهایی باشد که در حوزهای مشابه با شما فعالیت میکنند. کار به همین جا ختم نمیشود و شما باید به صورت برنامه ریزی شده تغییراتی در تعداد هشتگها ایجاد کنید تا به یک عدد درست برسید. به خاطر داشته باشید که اینستاگرام حساسیت بالایی در تشخیص رفتار ربات گونه یا Spammy دارد. پس بهتر است در بازههای زمانی مشخص، هشتگها را اندکی تغییر دهید تا اینستاگرام از اصالت حساب کاربری شما مطمئن شود.
۵. از کاربران برای تولید محتوا کمک بگیرید
مهارت یک بازاریاب اینستاگرامی در شناخت درست مخاطب و تولید محتوای متناسب با آنهاست. به دست آوردن اطلاعات از کاربران و بررسی علایق آنها یک موضوع به شدت زمانبر و پر هزینه است اما آیا راه میانبری وجود دارد؟
بهترین راه برای تولید محتوای مطابق با سلیقه فالوورها، این است که از خودشان برای تولید محتوا کمک بگیریم. با استفاده از چنین روشی، علاوه بر اینکه هزینههای بازاریابی را کاهش پیدا میکند، اعتماد کاربران به برند را افزایش مییابد. اما بهترین راه برای قانع کردن مخاطب برای تولید محتوا برای برند شما چیست؟
بدون شک طراحی یک کمپین میتواند بهترین گزینه برای شروع این کار باشد. ایدهآلترین مثال برای چنین کمپینهایی، کمپین #RedCupContest است که توسط استارباکس راه اندازی شد. استارباکس در این کمپین که همه ساله در ماه دسامبر راه اندازی میشود، از کاربرانش میخواهد که با لیوانهای قرمز رنگ استارباکس عکسهای خلاقانه بگیرند و با هشتگ #RedCupContest آن را به اشتراک بگذارند. این هشتگ در حال حاضر بیش از ۳۷ هزار پست دارد. این موضوع به ما ثابت میکند که استارباکس توانسته به خوبی توجه مخاطبان را جلب کرده و یک کمپین موفق داشته باشد.
طراحی و اجرای چنین کمپینهایی، کار آسانی نیست. اما میتوان با بررسی نمونههای موفق و الگو گرفتن از تجربیات آنها، این کار را انجام داد. شاید یکی از بهترین مثالها در این خصوص، کمپین کامیابی یا Prosperity است.
هدف از این کمپین این بود که کاربران یک ویدیو کوتاه درست کنند و در آن تعریف خود از خوشبختی و موفقیت در زندگی را بازگو کنند. از آنجایی هر شخص میتوانست تعریف جداگانهای از این موضوع داشته باشد و تمام افراد هم اجازه ارسال ویدیو داشتند، این کمپین به سرعت به محبوبیت رسید.
۶. با میکرو اینفلوئنسرها همکاری کنید تا شناخته شوید
بازار اینفلوئنسر مارکتینگ این روزها در اینستاگرام بسیار داغ است و پولهای کلانی در این صنعت جا به جا میشود. دلیل همکاری یک کسب و کار با اینفلوئنسر نه تعداد فالوورهای او، بلکه میزان اعتماد افراد به آن شخص است. یکی از بهترین عوامل سنجش این میزان اعتماد در اینستاگرام، اینگیجمنت ریت پستهای تبلیغات اینستاگرام است.
اینکه کدام اینفلوئنسر در کدام بازه زمانی میتواند بهترین بازدهی را برای شما داشته باشد، همواره یک موضوع چالش برانگیز برای کسب و کارهاست.
اگر به عنوان یک کسب و کار قصد دارید یک کمپین تبلیغاتی به روش اینفلوئنسر مارکتینگ راه اندازی کنید نکات بسیار زیادی وجود دارد که قبل، حین و بعد از کمپین باید بررسی کنید. در ابتدا مهمترین عامل در ساخت یک کمپین تبلیغات اینستاگرامی، شناخت کامل از اینفلوئنسر و حوزه فعالیت اوست. هر چه اطلاعات شما در این بخش بیشتر باشد، درصد موفقیت کمپین هم بالاتر خواهد رفت. همچنین شما نیاز به یک استراتژی درست و اصولی دارید تا محصول خود را به بهترین شکل ممکن در مقابل دید مشتریان به نمایش بگذارید. اگر تجربه راه اندازی کمپین تبلیغاتی با کمک اینفلوئنسرها را ندارید، پیشنهاد کارشناسان این است که قبل از همکاری با یک یا چند اینفلوئنسر مشهور و گران، نمونه کوچکتری از کمپینتان را با کمک میکرو اینفلوئنسرها راه اندازی کنید.
یکی از عجیبترین و ناموفقترین کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ، کمپین پپسی به همراه مدل و اینفلوئنسر معروف، کندال جنر بود. پپسی با اینکه یکی از بزرگترین و شناخته شدهترین اینفلوئنسرهای جهان را در اختیار داشت، به دلیل عدم برنامه ریزی درست و انتخابهای اشتباه، لطمه بزرگی به اعتبار برند خود وارد کرد.
در نتیجه، پیش از آن که معروفیت یک اینفلوئنسر شما را تحت تاثیر قرار دهد و بخواهید بودجه خود را صرف تبلیغات در اینستاگرام او بکنید، بهتر است اول نقشه خود را با کمک میکرو اینفلوئنسرها بسنجید و در صورت وجود اشتباه، آن را اصلاح کنید.
همکاری با یک میکرو اینفلوئنسر از دو جهت برای یک کسب و کار خوب است. اول اینکه این افراد در مقایسه با اینفلوئنسرهای شناخته شده، ارزانتر هستند. پس کسب و کارها میتوانند با اختصاص یک بودجه محدود، یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ راه اندازی کنند. از طرفی دیگر میکرو اینفلوئنسرها ارتباط نزدیکی با فالوورهای پیج خود دارند. این نزدیکی سبب میشود که کاربران اعتماد بیشتری به میکرو اینفلوئنسرها داشته باشند. در حقیقت میزان اینگیجمنت ریت یک میکرو اینفلوئنسر اینستاگرام چیزی در حدود ۲ الی ۳ درصد است. این در حالیست که یک مایکرو اینفلوئنسر به طور میانگین نرخ تعادل ۱.۷ درصدی دارد.
سند کلود (@Sand_Cloud) نمونهای روشن از برندی است که توانسته با استفاده از میکرو اینفلوئنسر مارکتینگ، در طول زمان کسب و کار خود را توسعه دهد. این شرکت در زمینه تولید حوله فعالیت میکند، از میکرو اینفلوئنسرها و مشتریانش میخواهد که سفیر برند او باشند و عکسهای خود با محصولات این شرکت را در اینستاگرامشان منتشر کنند. صفحه سند کلود در اینستاگرام امروز ۷۷۸ هزار دنبال کننده دارد و این شرکت در سال مبلغی بالغ بر ۲۰ میلیون دلار را از فروش محصولاتش به دست میآورد.
نکته آخر اینکه داشتن جلسات منظم بین مدیران کسب و کار و میکرو ایفلوئنسرها و بحث و گفت و گو در خصوص نحوه راه اندازی پروژه میتواند علاوه بر افزایش شناخت دو طرف از یکدیگر، باعث بالا رفتن درصد موفقیت کمپین شود.
مطالب مرتبط: